اميرحسيناميرحسين، تا این لحظه: 16 سال و 10 روز سن داره

كلبه كوچك امير حسين

سلام ...بالاخره درست شد ...

1391/10/5 11:48
نویسنده : ماماني
1,389 بازدید
اشتراک گذاری

سلام سلام به همه دوستای عزیزم ...

نمیدونید چقدر دلم واسه همه دوستام تو این مدت تنگ شده بود ولی خوب هرچقدر اپ میکردمیا نظر میدادم  نمیشد که نمیشد بالاخره فهمیدیم اشکال از مدمون هست ودرستش کردیم .البته قبلا درست شد ولی بعد یک ساعت دوباره خراب شد تا امروز ....

تو رو خدا فکر نکنین که بیوفامو سر نمیزنم نه بخدا نمیشد .

تو این مدت خیلی اتفاقا برام افتاد مثلا اینکه یهو التهاب عصب بینایی پیدا کردم ومجبور شدم یه هفته تو بیمارستان بستری بشم ودکترا گفتن خدا بهت رحم کرده والا اگه یک ماه دیگه نمیفهمیدی چشمت نابینا میشد امیرحسین کوچولو هم تو این مدت پیش مامانم مونده بود بهش خوش گذشته بود اخه مامانوم خیلی خیلی دوست داره ..ولی خدا رو هزاران مرتبه شکر که چیز دیگه ای نبود نمیدونین چه ازمایشایی ازم گرفتن که ادم از نگرانی میمرد ولی شکر خدا گفتن سالمی وچیزی نیست .به هر حال امروز چند روزی میشه که مرخص شدم وحالم هم خوبه دلم نیومد وبلاگ امیر حیسن بیشتر ازاین دیر اپ بشه گفتم بیامو یه خبرایی از خودمون بدم .بعدا که حالم بهتر شد بیشتر میام .

همتون رو خیلی خیلی دوستتون دارم .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

مامان رها
5 دی 91 16:47
سلام و علیک سلام عزیزم وقتی یدیم اسم تو ثبت شده چنانا ذوقی کردم که گونه هام قرمز شد و دوق مرگ شدم دلم براتون خیلی تنگ شده بود همیشه میومدم و می دیدم کهآپ نشدی و خودمم تو این مدت کم میام چون سرم خیلی شلوغه بخدا حتی بعضی وقتا نهار و شام رو هم قاطی می کنم اما هر وقت که وقت کنم میام پیشت چون عاشق تو و اون امیر حسینتم ببوسش به اندازه روزایی که بی خبر بودیم ازتون عیدی شما هم سر جاشه خانومم البته ناقابله خانومم ایشالله جد رهاسادات هر چی که می خوای بهت بده راستی درسات چی شد تموم شد موفق شدی سرت خلوت تر شده یانه خیلی ناراحت شدم که می گی نظراتت سیو نمیشه از دست این اینتر نمی دونم چه کنیم که بین ما فاصله میندازه ما هم همیشه بیادتونیم و عاشقتنیم ممنون که بهمون سر زدی کلی خوشحالمون کردی
مامان رها
5 دی 91 16:49
عزیزم الهی خداییش چه قدر سختی کشیدی می فهمم تو اون شرایط بودن خیلی سخته و استرس زا چی کشیدی به خدا خیلی ناراحت شدم اولای مطلب رو می خوندم بعد که نوشتی خوبی و بخیر گذشت خیلی خوشحال شدم ایشالله خدا همیشه پشت و پناه تو اونپسمل و شوهرت و خانوادت باشه
مسافران آسمانی
6 دی 91 11:58
سلام عزیزم امیرحسین جیگر چطوره؟ خوبه که انشاالله؟ ما هم براتون دلتنگ بودیم عزیزم...خدا رو شکر که مشکل نتتون برطرف شد مامانی عکس جدید از گل پسملی بذار که خیلی دوسش دارم...
مهتاب
6 دی 91 16:53
عزیزم امیدوارم هرچه زودتر چشمهای قشنگت خوبشه مراقب خودت باش یامن اسمه دوا وذکرهو شفا
مامان آرمان
10 دی 91 0:19
سلام با خوندن پستتون خیلی ناراحت شدم.امیدوارم آلان کاملا خوب شده باشید و شاد و سلامت در کنار اعضاء خانوادتون باشید.خوشحالم که موردی نبوده. مواظب خودتون باشید.
مامان پارسا
17 دی 91 19:35
سلام خدا رو شکر که خطر رفع شده .من همیشه به وبلاگتون سر می زنم آخه شما اولین دوست من بودید و همیشه عزیز هستین انشاء اله که همیشه سالم باشین .خیلی دلم واسه امیرحسین تنگ شده بهتر شدین حتما عکسای جدیدشو بذارین .
مامان امیررضا
20 دی 91 22:08
سلام عزیز خاله خوبی .دلم واست تنگیده بود. . بوسسسسسسسس
ثمین
1 بهمن 91 10:31
سلام عزیزم! اومدم دعوت کنم تا از ویژه نامه ی روز عشق دیدن کنید! اینم آدرسش: http://2nyaienafis.niniweblog.com/cat31.php
خاله جونی
3 بهمن 91 14:56
سلام عزیزم آرزوی سلامتی براتون دارم
مامان حوریه
29 مهر 92 11:30
سلام ماشالاه چه پسمل نازو خوشملی دارین یه خواهش دارم میتونید کمکم کنید عکس بالای وبلاگمو عوض کنم